چند و چون فروریزی دولت دکتر مصدق و بررسی کنش حزب توده ایران
نویسنده: دکتر ماشالله ورقا
چاپ سوم، ۱۳۸۷
شابک:
پیرامون ملّی شدن صنعت نفت ایران، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و فروریزی دولت دکتر محمد مصدق نوشتههای گوناگونی انتشار یافته است. با وجود این، نه تنها بسیاری از رویدادهای کوچک و بزرگ آن زمان ناگفته و نانوشته مانده، بلکه درراه پژوهش علمی ــ عینی و همه جانبهٔ این دوران تاریخی کوشش کامل و کافی به عمل نیامده است. درحالیکه فروریزی دولت قانونی مصدق و روی کارآمدن حکومتهای خودکامهٔ پس از آن، چنان پیآمدهای گجسته و درازمدتی بر زندگی و سرنوشت مردم کشور برجای نهاده که عواقب نافرخندهٔ آن تاکنون ادامه دارد.
به گمان نویسنده، این فروریزی تنها سقوط یک دولت و به روی کارآمدن دولت دیگری نبود. بلکه فروریزی شیوه کشورداری و دگرگونه شدن نظام اجتماعی نوپایی به شمار میرود که به راه آزادی و دموکراسی و کسب استقلال اقتصادی ــ اجتماعی و سیاسی کشور گام نهاده بود. نظامی که با وجود مشکلات و تنگناهای گوناگون به دستآوردهای ارزندهای دست یافته بود. دستآوردهایی که آثار معنوی، اجتماعی و عملی آن بهرغم پیآمدهای گُجسته و ناگوار دوران پس از کودتا، هنوز زنده و مایه امید دوستداران و پویندگان راه آزادی و آبادی کشور میباشد.
رویدادهای مرداد به ظاهر حوادث و وقایع و برخوردهای خُرد و کلانی بودند که مانند جویبارهایی بهم پیوستند و سیلابی به وجود آمد که دولت مصدق را فروریخت. سیلی که از بهم پیوستن رویدادها به وجود آمد مسیر درازمدت خود را بدانگونه که شخصیتها، گروهها و احزاب سیاسی و اجتماعی انتظار داشتند نپیمود، بلکه آنچنان سرنوشت نوینی به سیر زندگیِ کشور داد که سرانجام به فروپاشی سلطنت و همهٔ وقایعِ پس از آن انجامید.
برکناری مصدق و پیگرد و دستگیری او و یاران و همکاران و طرفداران حکومت وی از راست تا چپ، حقایق روشنی بودند که برای همه قابل دیدن، شنیدن و دانستن بود. اما ژرفای رویداد در آن است که روشی که به رهبری مصدق، برپایهٔ منافع ملّی و حفظ استقلال سیاسی و اقتصادی کشور و در شرایط بسطِ نسبیِ دمکراسی به وجود آمده بود و به آنسو میرفت که پس از دستیابی و استواری استقلال اقتصادی، از راه ملّی شدن صنعت نفت، به همراه دیگر تدابیر اجتماعی، نظامی مستقل و ایرانی و از نظرِ اجتماعی عادلانه و دمکراتیک پایهریزی شود، ازهم گسیخته شد و خودکامگی جایگزین آن گردید.
پس از کودتای ۲۸ مرداد، بسیاری از آزاداندیشان و پویندگان راه استقلال سیاسی و اقتصادی، سیمای نوین کشور را درآئینه سخن فردوسی میدیدند:
نهان گشت کردار فرزانگان
پراکنده شد کام دیوانگان
هنرخوار شد جادویی ارجمند
نهان راستی آشکارا گزند
شده بر بدی دست دیوان دراز
به نیکی نرفتی سخن جز به راز
این نوشته کوشش و پژوهشی است برای بیانِ گوشههایی از ناگفتهها و نانوشتههای آن دوران. انگیزهای که سبب شد تا این نوشته فراهم گردد، بیشتر در این است که پیآمدهای ناخجسته و فراگیرِ کودتا و عواقب شوم آن هنوز از جامعه ما رخت برنبسته است. به علاوه نسل جوان از رویدادها و بسیاری از حقایق آن دوران و اهمیتِ تاریخی آن آگاهی چندانی ندارد. لذا برپایهٔ این باور که وظیفهٔ حقیقتجویی ایجاب میکند تا هر مطلعی به قدر علم و اطلاعِ خود گوشهای از واقعیات را روشن سازد این دفتر فراهم گردید.